آرشیو تگ: احساس

“ چون بیش از حد صبوری گمان کردند که هیچ چیز را احساس نمیکنی ”

افتادیم رو تکرار

افتادیم رو تکرار

دیگه کلمات هم ناقصن؛ دیگه نمیشه باهاشون بازی کرد. دیگه جمله ای نمونده که گفته نشه، دیگه احساسی برای بیان نداریم، دیگه هیچ صحنه ای زیبا نیست. هیچ شعری حرف جدیدی برای گفتن، هیچ عکسی صحنه جدیدی و هیچ کتابی موضوع جدیدی نداره. افتادیم رو تکرار؛ ما داریم در بعد ها و قبل های دیگران تکرار میشیم. همه، همه چیز رو از همه وجوهش دیدن، دیگه هیچ چیزی برا دیدن هم وجود نداره. قسمتی از همه چیز در طول ... بیشتر بخوانید »

“ سکوتی که با قطره آب بشکنه، بهترین حس دنیا رو بهت میده... ”

- بهترین احساس -
خاطرات

خاطرات

  یه شبایى تو زندگى هست كه وقتى دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنى به چیزایى میرسى كه نمیدونى تقدیرت بوده یا تقصیرت… به ادمایى میرسى كه نمیدونى دردن یا همدرد… به لحظه هایى میرسى كه هضمش واسه دل كوچیكت سخته و به دردایى میرسى كه براى سن و سالت بزرگه.. به ارزوهایى كه توهم شد… رویاهایى كه گذشت…. به چیزایى كه حقت بود اما شد توقع… و زخمهایى كه با نمك روزگار اغشته شد….. و احساسى كه دیگران ... بیشتر بخوانید »

برو بالای صفحه