یه شبایى تو زندگى هست كه وقتى دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنى به چیزایى میرسى كه نمیدونى تقدیرت بوده یا تقصیرت… به ادمایى میرسى كه نمیدونى دردن یا همدرد… به لحظه هایى میرسى كه هضمش واسه دل كوچیكت سخته و به دردایى میرسى كه براى…