آرشیو تگ: دلنوشته

“ این دلنوشته ها... نه نه ، ببخشید... این درد نوشته ها، نه دلنشین اند و نه زیبا. این ها یك مشت حرف های زخم خورده اند كه نشانه مردم من هستند. مردمی درد دیده. و تنها مخاطبش غایب است !!! ”

سفید، سیاه

سفید، سیاه

تا حالا شده وسط یه شهر گم بشی؟! تا حالا شده بخوای فقط راه بری بدون اینکه بدونی کجا میری، كجا هستی، بدون اینکه بدونی برا چی داری میری؟! این همه آدم، اما هیچ کس رو نمیشناسم. همه فقط زل زدن به گیجی و منگی من. منی که دارم اینور اونور رو نگاه میکنم تا شاید بفهمم کجا هستم. شاید بفهمم برا چی هستم. شاید یادم بیاد کجا می خواستم برم. شاید یه نگاه به ساعتم بندازم! ... بیشتر بخوانید »

هر بار که میخوام اینجا چیزی بنویسم ، زیاد فکر میکنم! خودم رو در قبال نوشته های خودم مسئول میدونم. ولی هر چی فکر میکنم میبینم چیزایی که می خوام بنویسم به جز خودم به درد هیچ کسی نمیخوره. شاید اگه من رو هم به اون حد از فکر کردن نرسونه، به درد خودم هم نخوره. یعنی اگه عكس های هواپیمای جاسوسی امریکا (پهپاد RQ170) رو برا نمایش میذاشتم فایده ش برا ملت بیشتر بود. ولی اگه چیزی رو که من مد نظرم بوده کسی گرفته باشه احتمالاً داره این وبلاگ رو دنبال میکنه. به هر حال هنوز از این مزخرف گویی خسته نشدم. از جایی كه دوسه روزه مستقل شدم.تا خودم نخوام کسی نمیتونه جلوی منو بگیره ! این یعنی ، تا من هستم، این وبلاگ هم هست.

برو بالای صفحه