برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک هان چه خبر آوردی قاصدک هان چه خبر آوردی از کجا وز که خبر آوردی خوش خبر باشی اما اما خوش خبر باشی اما اما گرد بام و در من بی ثمر میگردی گرد بام و در من بی ثمر میگردی انتظار خبری نیست…
ایران من
آوازخوانی در شبم، سرچشمهی خورشید تو یار و دیار و عشق تو، سرچشمهی امید تو ای صبح فروردین من، ای تکیهگاه آخرین ای کهنه سرباز زمین، جان جهان ایرانزمین ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن…
جمع کثیری از مردم،
کسانی که فهم و توان اداره
یک شرکت،
یک مدرسه،
یک مغازه،
یک مزرعه،
یک کارگاه،
یک ساختمان،
یک تیم،
و خلاصه یک مجموعه را دارند،
هر روز که مشغول کار میشوند،
و هر شب که خبرها را میخوانند،
دلشان از نحوه اداره این کشور به درد میآید.
#بدسالاری
یک بیت شعر
چنان به حسن و جوانی خویشتن مغرور
که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ
«حافظ»