شب هرگز مطلق نیست
شب هرگز مطلق نیست سرانجام هَر غمی به پنجرهای باز ختم میشود پنجرهای که آنجا میدرخشد همیشه رویایی بیدار میماند آرزویی که خشنود میکند گرسنهای را قلبی سخی دستی باز چشمی مواظب یک زندگی زندگیای که با دیگران تقسیم کنیم
آن زمان خودم را از همه کارها و عشق ها رها می کنم
شب ها که دریا گهواره ام می شود و سوسوی ستاره های رنگ پریده رویِ موج های عریض اش استراحت می کند آن زمان خودم را از همه کارها و عشق ها رها می کنم آرام می شوم و تنها نفس می کشم دریایی تکانم…
میخوام یه پرونده ساده رو نشونتون بدم ببینید در اقتصاد کشور چی میگذره:
این هفته اعلام شد ۵۲ درصد سهام شرکت پتروشیمی امیرکبیر به بازنشستگان واگذار شد.
دمتون گرم 👏🏻
چه قدر شما به فکر مردم و بازنشسته ها هستید🥹
سید محرومان واقعا گل کاشته 😘
حالا بیایید ببینیم چی کار کردن؟
#رشتو
۱/۵
یک بیت شعر
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
«حافظ»