Repeat exactly what someone else has said or written.
اسیر حضور جاودانه اجسام
سالها زندگی در خانوادهای متوسط با مادری که ظرف ماست را تبدیل به گلدان میکرد، لاستیک ماشین را باغچه و یخچال سوخته را کمد دیواری، به تو میآموزد که چگونه اشیاء را به اسارت خود در آوری. اسارتی که آنها را محکوم میکند تا همیشه...
" صورت نقشینده هر کیم گورمدی نقاشینی، واهی بیر صورت اونون گوزسوز یاراتمیش باشینی "
- سید علی عمادالدین نسیمی
شب هرگز مطلق نیست
شب هرگز مطلق نیست سرانجام هَر غمی به پنجرهای باز ختم میشود پنجرهای که آنجا میدرخشد همیشه رویایی بیدار میماند آرزویی که خشنود میکند گرسنهای را قلبی سخی دستی باز چشمی مواظب یک زندگی زندگیای که با دیگران تقسیم کنیم
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک هان چه خبر آوردیقاصدک هان چه خبر آوردیاز کجا وز که خبر آوردیخوش خبر باشی اما اماخوش خبر باشی اما اماگرد بام و در من بی ثمر میگردیگرد بام و در من بی ثمر میگردیانتظار خبری نیست مراانتظار خبری نیست مرانه ز یاری نه...
دیوانه! من مى بینمش
چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم ناگهان دل داد زد: ” دیوانه! من مى بینمش “