آن زمان خودم را از همه کارها و عشق ها رها می کنم
شب ها که دریا گهواره ام می شود و سوسوی ستاره های رنگ پریده رویِ موج های عریض اش استراحت می کند آن زمان خودم را از همه کارها و عشق ها رها می کنم آرام می شوم و تنها نفس می کشم دریایی تکانم…
مست کنیدم از می ناب
روز مرگم همه را مست کنید از می ناب باده نوشید فراوان همگی مست و خراب بهر آمرزش من ، میکده خیرات کنید بهر آرامش من غسل دهیدم به شراب شب ختمم نه کسان جامه خود را بدرند نه نماز و روزه ی قضا ز…
باران
باران که شدی مپرس این خانه ی کیست سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست باران که شدی پیاله ها را نشمار جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست باران تو که از پیش خدا می آیی توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست
دلبری با دلبری
میگویند در یک مجلسی از ژولیده نیشابوری پرسیدند: میتوانی فی البداهه شعری بگویی که ده تا کلمه ” دل ” درآن باشد و هر کدام معنای مختلفی داشته باشد؟ و او رباعی زیر را در همان مجلس سرود: دلبری با دلبری، دل از کفم دزدید…
زندگی
چه به کام و چه به نام و چه به دام، زندگی معرکه همت ماست. زندگی میگذرد چه به راز زندگی لحظه بیداری ماست.
میخوام یه پرونده ساده رو نشونتون بدم ببینید در اقتصاد کشور چی میگذره:
این هفته اعلام شد ۵۲ درصد سهام شرکت پتروشیمی امیرکبیر به بازنشستگان واگذار شد.
دمتون گرم 👏🏻
چه قدر شما به فکر مردم و بازنشسته ها هستید🥹
سید محرومان واقعا گل کاشته 😘
حالا بیایید ببینیم چی کار کردن؟
#رشتو
۱/۵
یک بیت شعر
تا کجا راحت پذیرم یا کجا یابم قرار ؟
برگ خشکم در کف باد صبا افتاده ام
«رهی معیری»