لحظه های زندگی من دارن میگذرن. آهسته تر می دوند. پلک نمیزنم. حماقت نمیکنم. در سکوتی عمیق و عمیق تر غرق شده ام. سکوت رو میپرستم. حوصله ام تموم شد، حافظه ام ضعیف شد، زندگیم خیلی عادی شد، شب و روزم یکی شد، بیداریم تموم شد و سکوتم حقیقی شد که روشن تر از خاموشی ندیدم. بیشتر بخوانید »
دلم گرفته
23 آذر 1390
چند روزی هست که رفتار عجیب غریبی دارم! اینو خودم هم احساس میکنم! آدمای زیادی برام اعتبار ندارن. فکر میکنم آدم ها ارزش وقت تلف کردن (به هر نحوی که فکرشو بکنی) ندارن. چون چیزی یادشون نمیمونه یعنی تلاش نمی كنن كه بمونه! در عین حال که خیلی حافظه خوبی دارن، از وقتی اراده میکنن دیگه چیزی یادشون نیست! دوست دارم با موجوداتی غیر از آدم ها سر و کار داشته باشم. منظورم سگ و موش و ... بیشتر بخوانید »
هر بار که میخوام اینجا چیزی بنویسم ، زیاد فکر میکنم! خودم رو در قبال نوشته های خودم مسئول میدونم. ولی هر چی فکر میکنم میبینم چیزایی که می خوام بنویسم به جز خودم به درد هیچ کسی نمیخوره. شاید اگه من رو هم به اون حد از فکر کردن نرسونه، به درد خودم هم نخوره. یعنی اگه عكس های هواپیمای جاسوسی امریکا (پهپاد RQ170) رو برا نمایش میذاشتم فایده ش برا ملت بیشتر بود. ولی اگه چیزی رو که من مد نظرم بوده کسی گرفته باشه احتمالاً داره این وبلاگ رو دنبال میکنه. به هر حال هنوز از این مزخرف گویی خسته نشدم. از جایی كه دوسه روزه مستقل شدم.تا خودم نخوام کسی نمیتونه جلوی منو بگیره ! این یعنی ، تا من هستم، این وبلاگ هم هست.
برگشتم !
14 آذر 1390
سلام به همه دوستای گلم.بعد از یکی دوماه بالاخره سایت تکمیل شد! و این بار امیدوارم که دیگه مشکلی پیش نیاد و همیشه سایت با مطالب خوبش واسه شما و من بمونه.این پست رو می نویسم تا جواب خیلی از سوالاتتون رو بدم. ببینید اولا من سایتم رو عوض نکردم که بعضی ها میگن سایت قبلیت بهتر بود! خودتون مشاهده کردید که تمام نوشته های سایت قدیم پرید! و مجبور شدم کلا برم از یه جا دیگه هاست ... بیشتر بخوانید »