چه رسم عجیبی داریم ما آدما !
چه رسم جالبی داریم ما آدما ! محبتت را می گذارند پای احتیاجت … صداقتت را می گذارند پای سادگیت … سکوتت را می گذارند پای نفهمیت … نگرانیت را می گذارند پای تنهاییت … و وفاداریت را پای بیکسیت … و آن قدر تکرار…
کاش می تونستم
کاش میتوانستم با دستانی که محکوم به نوشتنند تنهاییم، دلتنگیم و سکوت سرد فاصله ها را برایت نقاشی کنم. کاش میدانستی عشق چه رنگی دارد تا میتوانستم از دلتنگی هایم با همان رنگ برایت بوم بسازم. کاش میتوانستی شب هنگام با بالهای شیشه ای خیالت…
جمع کثیری از مردم،
کسانی که فهم و توان اداره
یک شرکت،
یک مدرسه،
یک مغازه،
یک مزرعه،
یک کارگاه،
یک ساختمان،
یک تیم،
و خلاصه یک مجموعه را دارند،
هر روز که مشغول کار میشوند،
و هر شب که خبرها را میخوانند،
دلشان از نحوه اداره این کشور به درد میآید.
#بدسالاری
یک بیت شعر
داور دارا شکوهای آن که تاج آفتاب
از سر تعظیم بر خاک جناب انداختی
«حافظ»