Nonsence

یه نگاه به الانم… یه نگاه به گذشته

یه نگاه به دیروزم… یه نگاه به امروزم

میبینم چقدر عوض شدم… همون بچه ی معصوم… همون پسرکه دل پاک … همون کوچولوی با نمک… شده مثلا یه آدم بزرگ

چقدر مزخرف میشه آدم وقتی بزرگ میشه! آرزو های بزرگ داشتن به جای آرزوی یدونه از اون ماشین بزرگ های کنترلی داشتن…

چقدر بده وقتی دلت صاف نیست… وقتی که روحت درست نیست… وقتی که خود واقعیت نیستی… وقتیکه آدم خیلی مزخرفی شدی…

هزار تا سوال تو ذهنت  و ده ها دلهره و نگرانی تو دلت…

میخوای همه چی و همه کس رو بندازی دور… فیس رو ببندی، کامپیوتر رو از برق بکشی… تو این بارون بزنی بیرون !
به این فکر کنی که چی بودی، کی هستی، چی کاره میخوای بشی؟ اصن از کجا اومدی ؟!!!

-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

متن ارسالی از جعفر پناهی …  :yes:

تلخه به اونی که توبچگی فکر میکردی درآینده اون کاره نشی!

خیلی سخته عاشق باشی ولی هیشکی ندونه که عاشقی بجزخودت وخدات…

خیلی سخته که هرروز بدتر از دیروز و گذشته بشی

سخت تراز همه چی اینه که ازچشم همه کس بیافتی!حتی عزیزترین کست یعنی مادر

مادری که همیشه بدهکار مهربونی هاشی!

خیلی سخته یه کسی روبرا خودت محرم رازبدونی وهمه چیزت رو بهش بگی ولعنتی هم فاش کنه رازتو!

خلاصه زمونه یه جوری رقم بخوره برات که تنها عشق و آرزویت مرگ باشه فقط مرگ!همین۰۰۰۰وبس۰