سلام، دیدم قسمت خاطرات سایت یکم کم حجمه، گفتم خاطره ای که از خودم ندارم بنویسم، لااقل از دوستم شهاب یکی دو سطر براتون بگم…

میگه رفته بودیم واسه نهار تو دانشگاه. داشتیم با دوستامون گپ میزدیم. یه سیگار درآوردم، آتیشش زدم شروع کردم به کشیدن…

بعد یه نفر اومده میگه “ببخشید آقا این سیگاری که دارید میکشید میدونید چقدر برا ما و خودتون ضرر داره ؟! اصلن میدونید 90% دود این سیگاری که الان میکشید تو ریه دوستای شماست ؟!”

بعد شهاب یه نگاه به طرف کرده، سیگارو داده دستش گفته حالا که من فقط 10% اینو میکشم، پس شما بکش تا ما 90% استفاده کنیم…

حال ندارم، یکمی چرت نوشتم، میدونم خودمم  ?:-)