من میمیرم مثه مرد…تو زندگی کن مثه ترسوها..

آخرش تو یه جای سرد بخواب…اما لالایی های منو توی گوشات نگه دار

غصه نگو…فقط بگو بهم آخر قصت کلاغ به خونش میرسه یا نه…

اینو به بچم هم می گم اگه بمونه یادم…درس اول کتاب خیابون من اینه آن مرد با چوب آمد
واسه جنگ… اونم یه عوضی مثه توئه یه عوضی مثه من
راز باش ولی فاش نشدنی…تو قفس باش ولی رام نشدنی
پاک باش حتی اگه دوس داری عکس همه باش ولی قاب نشدنی 
مثه آدم های بد،خوب حرف نزن…واسه هر مزخرفی الکی کف نزن
خوشحال باش واسه چیزایی که داری…

نترس… ترس مال آدمای عاقل نه من…
قافیه هارو بزار کنارو اصل مطلبو بچسب…عادت دارم حرفمو بگم
ماه باش واسه شبات…راه باش واسه پاهات..راننده باش…فرمون و دست خودت بگیر و دنده بده با گاز دکتر باش واسه دردات…مرحم باش واسه زخمات…روشن باش واسه فردات…تو خودتی و خودت
اینو قبول کن از من…اوستا کار پادو نمیشه..کسی خوشبختی رو به تو کادو نمیده…
بجنگ واسه چیزی که می خوای…
بجنگ واسه چیزی که می خوای…

در این سکوت حقیقت ما نهفته است. حقیقت تو و من

بهرام یعنی اوج تاثیر گذاری! میجنگم واس چیزی که میخوام …