یه جا کنارم

تو دلم یه خلعی هست. یه خلعی که همه چیزی که تو دلمه، می بلعه. نمیدونم چی کارش کنم!
خودم فکر میکنم که میتونم به جای این خلع خدا رو تو دلم قرار بدم. میخوام یکی رو بزارم تو قلبم که لیاقتشو داشته باشه … فقط خدا … آخه… آخه میدونین ، نمیتونم ! آخه چیزی رو که نه میبینی … نه میشنویش و نه میتونی چیزی بهش بگی ، چطوری میتونی عاشقش بشی و بزاری تو دلت ؟!
شاید مشکل از منه ! چون همه میگن خدا صداتو میشنوه … همیشه داره باهات حرف میزنه … آخه کو این خدا که همه ازش حرف میزنن … شاید اونا هم مثل منن !

پ.ن : دنبال خدام … خدای خودم … خدایی که جز من مال کسی نیست …