تو دلم یه خلعی هست. یه خلعی که همه چیزی که تو دلمه، می بلعه. نمیدونم چی کارش کنم!
خودم فکر میکنم که میتونم به جای این خلع خدا رو تو دلم قرار بدم. میخوام یکی رو بزارم تو قلبم که لیاقتشو داشته باشه … فقط خدا … آخه… آخه میدونین ، نمیتونم ! آخه چیزی رو که نه میبینی … نه میشنویش و نه میتونی چیزی بهش بگی ، چطوری میتونی عاشقش بشی و بزاری تو دلت ؟!
شاید مشکل از منه ! چون همه میگن خدا صداتو میشنوه … همیشه داره باهات حرف میزنه … آخه کو این خدا که همه ازش حرف میزنن … شاید اونا هم مثل منن !
پ.ن : دنبال خدام … خدای خودم … خدایی که جز من مال کسی نیست …
رضا حسینی مقدم
مطالب مرتبط
میخوام یه پرونده ساده رو نشونتون بدم ببینید در اقتصاد کشور چی میگذره:
این هفته اعلام شد ۵۲ درصد سهام شرکت پتروشیمی امیرکبیر به بازنشستگان واگذار شد.
دمتون گرم 👏🏻
چه قدر شما به فکر مردم و بازنشسته ها هستید🥹
سید محرومان واقعا گل کاشته 😘
حالا بیایید ببینیم چی کار کردن؟
#رشتو
۱/۵
اگر قرارست درختان غیربومی بکارید؛ اگر قرارست درختان کاشتهشده را در فصل گرم سال رها کنید؛ اگر نمیتوانید ۱۰ تا ۱۵ سال از آن مراقبت کنید؛ اگر نمیتوانید از درختی که کاشتید در برابر آتشسوزیها محافظت کنید؛ اگر میخواهید برای نمایش درخت بکارید؛ لطفا درخت نکارید!
یک بیت شعر
شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست
«حافظ»