كوچول موچول که بودم، کشتی هایم که غرق می شد…
سریع برگی از دفتر مشقم می کندم و دوباره یکی عین آن را می ساختم …
درست است چگونه ساختن آن یادم نیست و دیگر نمیتوانم بسازمش
حالا ولی،
روزهاست که کشتی هایم غرق شده و تنها،
در حسرت آنم،
که چرا دیگر دفتر مشقی ندارم؟!!