پک می زنی مرا چو سیگار ، روزگار در ازدحام شب تو بیکار ، روزگار
ساعت نبستم به خود، چونکه بیزمان مصلوب ساعتم به دیوار، روزگار
قایم شدی، چه زود پیدات کرده ام حالا تو چشم گیر و بشمار، روزگار
چه تند می روی در این راه بی امان من خسته ام کمی نگه دار ، روزگار
اصلا که گفته گوش به حرف تو شوم ول کن مرا و دست بردار ، روزگار
این بود حرفهای من با تو ، والسلام ! من می روم خدانگهدار ، روزگار
رضا حسینی مقدم
مطالب مرتبط
میخوام یه پرونده ساده رو نشونتون بدم ببینید در اقتصاد کشور چی میگذره:
این هفته اعلام شد ۵۲ درصد سهام شرکت پتروشیمی امیرکبیر به بازنشستگان واگذار شد.
دمتون گرم 👏🏻
چه قدر شما به فکر مردم و بازنشسته ها هستید🥹
سید محرومان واقعا گل کاشته 😘
حالا بیایید ببینیم چی کار کردن؟
#رشتو
۱/۵
یک بیت شعر
روزگاری شد که در میخانه خدمت میکنم
در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
«حافظ»